جهاد فرهنگي 1
نوشته شده توسط : feraghat90

ادامه دارد ......   

جهاد فرهنگي شهيد مطهّري در 3جبهه الحاد، التقاط و تحجّر
استاد شهيد مرتضي مطهّري متفكّر و انديشمندي بود كه امام خميني(ره) همه آثار او را بدون استثنا مفيد و قابل استفاده اعلام كردند. متفكّر شهيد استاد مطهّري به عنوان يك اسلام شناس و فيلسوف باتجزيه و تحليل و درك جامع از مقتضيات زمان و شرايط محيط فكري، فرهنگي و اجتماعي دهه 40 و 50 ايران و جريان شناسي فكري و فلسفي مكاتب الحادي و التقاطي از يك سو و ديدگاه هاي متحجرانه و ناسيوناليستي از سوي ديگر، توانست با بيان فلسفي از دين و معنويّت در جهت معرفت و تعميق مباني انديشه اسلامي(دين شناسي) و درد ديني(دينداري) در عرصه نظريه پردازي و ارائه مدل هاي فكري اسلامي نقشي بي بديل ايفا نمايد. حضور استاد شهيد مطهّري در دانشگاه كه عرصه تقابل جريانات چپ و ماركسيستي، التقاطي، ملي گرايي و... بود و هم در حوزه كه عرصه تقابل انديشه ناب ديني با جريان هاي متحجّر بود توانست در نهضت امام خميني به عنوان يكي از ايدئولوك هاي انقلاب اسلامي مبناي فكري نظام اسلامي را كه از كتاب و سنّت برگرفته بود، پي ريزي نمايد و از اين رو به كانون جريان فكري اصيل اسلام و انقلاب اسلامي تبديل شود.

گستره علوم اسلامي و راهبرد استاد
متفكّر شهيد استاد مطهّري به عرصه هاي متنوع علمي پرداخته و از فلسفه محض تا فلسفه دين، فلسفه اخلاق، معرفت شناسي، انسان شناسي، فلسفه تاريخ، فلسفه علم الاجتماع، دين پژوهي، عرفان والهيات در آثار خود مورد كاوش و بررسي قرار داده است و توانسته است در مقام يك متكلم بصير و مطلع و دانشمند بسياري از پرسش هاي فكري را عالمانه پاسخ دهد و تشنه كامان وادي معرفت را راه بنمايد.استاد مطهّري به اين موضوع اشاره كرده است:«نوشته هاي اين بنده برخي فلسفي، برخي اجتماعي، برخي اخلاقي، برخي فقهي، برخي تاريخي است با اينكه موضوعات اين نوشته ها كاملا با يكديگر مغاير است، هدف از همه اينها يك چيز بود و بس. دين مقدس اسلام يك دين ناشناخته است، حقايق اين دين تدريجا در نظر مردم واژگونه شده است و علت اساسي گريز گروهي مردم، تعليمات غلطي است كه به اين نام داده مي شود.»(1)حضرت امام خميني(ره) درباره استاد شهيد فرمود:«مرحوم آقاي مطهّري يك فرد بود، جنبه هاي مختلف در او جمع شده بود، و خدمتي كه به نسل جوان و ديگران مرحوم مطهّري كرده است، كم كسي كرده است. آثاري كه از او هست، بي استثنا همه آثارش خوب است؛ و من كس ديگري را سراغ ندارم كه بتوانم بگويم: بي استثنا آثارش خوب است... مطهّري در طهارت روح و قوت ايمان و قدرت بيان كم نظير بود... آثار قلم و زبان او بي استثنا آموزنده و روانبخش است، و مواعظ و نصايح او- كه از قلب سرشار از ايمان و عقيده نشأت مي گرفت- براي عارف و عامي سودمند و فرح زاست.من به دانشجويان و طبقه روشنفكران متعهد توصيه مي كنم كه كتابهاي اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسه هاي غيراسلامي فراموش شود.»استاد فرزانه و انديشمند گرانمايه به عنوان متفكّري دردمند و عالم به مقتضيات زمان، در طول حيات فكري خود تلاشهاي فراواني در حوزه احياي دين، آسيب شناسي ديني و آسيب شناسي عقايد ديني و زدودن تحريفات از معارف و مفاهيم ديني نمود. استاد شهيد در اين خصوص چنين مي فرمايد:«اين بنده از حدود بيست سال پيش كه قلم به دست گرفته، مقاله يا كتاب نوشته ام تنها چيزي كه در همه نوشته هايم آن را هدف قرار داده ام حل مشكلات و پاسخگويي به سؤالاتي است كه در زمينه اسلامي در عصر ما مطرح است.»او بيشترين فعاليت احياگرانه خويش را درحوزه احياي دين انجام داد و در طول حيات پربركت خود كوشش نمود تا مفاهيم و معارف ديني را مهندسي فرهنگي كرده و آنها را از شكل مسخ شده در آورده و به شكل درست و معقول به جامعه بخصوص نسل جوان و تحصيل كرده عرضه نمايد.استاد دراين خصوص چنين مي فرمايد:«توحيد ما مسخ شده است، نبوت ما مسخ شده است، ولايت و امامت ما مسخ شده است، اعتقاد به قيامت كم و بيش مسخ شده است، تمام دستورهاي اصلي اسلام در فكر ما همه تغيير شكل داده است. در دين صبر هست، زهد است، تقوي هست، توكل هست، تمام اينها بدون استثناء به صورت مسخ شده در ذهن ما موجود است.»(2)«افرادي مانند من كه با پرسشهاي مردم درباره مسائل مذهبي مواجه هستيم كاملا اين حقيقت را درك مي كنيم كه بسياري از افراد تحت تاثير تلقينات پدران و مادران جاهل و مبلغان بي سواد افكار غلطي در زمينه مسائل مذهبي در ذهنشان رسوخ كرده است و همان افكار غلط اثر سوء بخشيده و آنها را درباره حقيقت دين و مذهب دچار ترديد و احيانا انكار كرده است. از اين رو كوشش فراواني لازم است صورت بگيرد كه اصول و مباني مذهبي به صورت صحيح و واقعي خود به افراد تعليم و القا شود و اين بنده شخصا سال ها است كه اين مطلب را احساس كرده ام و وظيفه خود دانسته ام كه فعاليت هاي مذهبي خود را تا حدودي كه توانايي دارم در راه تعليم صحيح و معقول مفاهيم ديني و مذهبي متمركز كنم. تجربه نشان داده كه اين گونه فعاليت ها بسيار ثمربخش است.»(3)
 

حوزه هاي فعاليت هاي فكري
مجموعه تلاش هاي فكري متفكّرشهيد استاد مطهّري درحوزه تفكر ديني را مي توان اين گونه تقرير كرد:

الف-آسيب داني و توليد تئوري هاي ديني مبتني بر منابع اسلامي.
ب- آسيب شناسي و كارشناسي عميق معارف و مفاهيم ديني.
ج- تبيين و آسيب درماني از معارف و مفاهيم ديني.
د-تفكيك انديشه هاي التقاطي از حوزه معارف و مفاهيم ديني.
ه- مقابله با آراء و انديشه هاي متحجرين.
و- تنوير و تعميق انديشه اسلامي درمحافل خاص و عام.
ز- تعليم و تربيت و كادرسازي نيروي انساني كارآمد درعرصه شبكه تفكر ديني.

انديشمند فرزانه استاد شهيد مطهّري درسه جبهه فعاليت هاي گسترده در راستاي اصلاحات و مهندسي تفكر ديني برپايه مباني و اصول اسلام ناب محمدي(ص) داشتند:

مبارزه در جبهه اول(الحاد)
«استاد مطهّري درجبهه مبارزه با رژيم، سرسختانه و دائمي بود و براساس شرايط، شيوه خود را تغيير مي داد چنانچه سازمان اطلاعات و امنيت كشور او را يك روحاني افراطي و بدگو مي دانست كه مترصد فرصت بود تا به دستگاه ضربه بزند. اين فرصت طلبي همان هوشياري انقلابي و مبارزه منطقي بود؛ در تمامي مراحل زندگي نسبت به رژيم سلطنتي بدبين و معترض بود.وقتي مطهّري توفيق رژيم پهلوي را درايجاد مراكز فحشاء، مبارزه با حجاب، سوق دادن جامعه به سمت زندگي مصرفي غربي و تبليغات شديد عليه احكام مسلم اسلامي مشاهده كرد، متوجه اين واقعيت شد كه عوامل و ريشه ها در عمق جامعه نهفته است و مبارزه با تمامي اين نمادها زماني موفقيت آميز خواهد بود كه يك مبارزه حساب شده و اصولي با زيربناي فكري و فلسفي عليه فرهنگ مسلط غربي طرح ريزي شود؛ بايد ريشه ها را هدف قرار داد؛ از جايي به دشمن ضربه زد كه دارد ضربه مي زند. يقيناً اسلام زدايي محمدرضا با رضاشاه تفاوتهاي آشكار داشت، لذا در مقام مقابله و دفاع نيز شگرد خاصي، آن هم براي زماني خاص ضرورت داشت. استاد مطهّري در يك گفت وگوي دوستانه به آقاي هاشمي رفسنجاني گفته بود:اين دفعه مثل گذشته نيست؛ مبارزه بسيار دشوار است؛ اينها رفته اند در جلد اصلاحات عميق اجتماعي و شعارهايي را مطرح كرده اند كه رد آن كار مشكلي است.»(4)

فصل جديد
« پس از اين دوران، فصل جديدي در زندگاني و مبارزات استاد مطهّري آغاز شد. از طرفي قيام 15خرداد سركوب شده و امام خميني به خارج از كشور تبعيد شده اند و جمعيت مؤتلفه اسلامي نيز منقرض شده است و از طرف ديگر رعبي از سركوب آن قيام در دل مردم افتاده است. بايد به فكر زمينه چيني براي حركات بعدي بود: فرضاً قيام 15خرداد پيروز مي شد، ايدئولوژي مدوني براي اداره حكومت مهيا نبود و تعداد كافي افراد متدين و متخصص براي اداره كشور وجود نداشتند، و بعلاوه آگاهي مردم از اسلام راستين در حد مطلوبي نبود؛ پس بايد به تدوين ايدئولوژي اسلامي به زبان روز و به طور متقن و به كادرسازي براي نهضت اسلامي پرداخت؛ و اين چيزي بود كه استاد مطهّري بيشتر و بهتر از ديگران از عهده اين كار برمي آمد. بايد چهره اسلام آن طور كه هست براي مردم نمايان شود، آنگاه خود مردم به سائقه حسن زيبايي دوستي فطري خود به سوي آن جذب خواهند شد و نهضت با بنيه فكري به انجام خواهد رسيد.»(5)«استاد مطهّري پس از مهاجرت از قم به تهران ابتدا به تدريس در مدرسه سپهسالار كه امروز به نام خود ايشان است- و مدرسه مروي مي پردازند و تدريس استاد در مدرسه مروي تا سه سال قبل از شهادت ادامه داشت. مقدمه و پاورقي بر جلد اول اصول فلسفه را در سال 1332 به پايان رساند، و شرح جلد دوم آن را نيز در سال بعد به انجام مي رساند. با اينكه بيش از سي و هفت سال از تأليف اين كتاب مي گذرد، گردش ايام از طراوت بيان و استحكام منطقي آن، چيزي نكاسته است. جلد سوم اين كتاب نيز در سالهاي بعد، از چاپ خارج مي شود. تأثير اين كتاب در خنثي كردن تبليغات ماركسيستي حزب توده در آن زمان- كه در اوج اقتدار خود بود- و به طور كلي تأثير آن در نجات مبارزان از افكار مادي تا پيروزي انقلاب اسلامي و بعد از آن، بر كسي پوشيده نيست.احسان طبري، ايدئولوك حزب توده كه در اواخر عمر خود ماركسيسم را مردود اعلام كرد و به اسلام گرايش پيدا نمود، در مصاحبه اي اين تغيير ايدئولوژي خود را نتيجه مطالعه آثار استاد مطهّري خصوصاً اصول فلسفه و روش رئاليسم دانست.»(6)«استاد شهيد از سال 1334 فعاليت علمي خود را در دانشكده الهيات و معارف اسلامي شروع نموده، و كار تعليم و تدريس را در آنجا علي رغم مشكلاتي كه از ناحيه رژيم شاه و برخي استادان وابسته براي ايشان به وجود مي آمد به مدت بيست و دو سال ادامه داد.»(7)

مبارزه در جبهه دوم(تحجر)
«دومين جبهه مبارزه استاد مطهّري، سنگر بسيار دشوار و پيچيده متحجرين بود. جنگيدن در اين جبهه و كسب پيروزي و موفقيت به ظرافتهاي خاص و هنرمندانه بستگي داشت. از آنجا كه اين جريان از درون افراد مؤمن به اسلام رشد مي كند، مبارزه با آن سخت ظريف و پيچيده است. جبران تهمتي كه فرد از اين ناحيه متحمل مي شود، بسيار زمان بردار است. اسلام اگر صرفاً در ادعيه و عبادات خلاصه شود و فاقد روحي اجتماعي و سياسي باشد، نمي تواند مدعي دين كامل و جامع خداوند باشد.استاد مطهّري(ره) به هنگام بحث درباره اصلاحات حوزه در كنار امام خميني(ره) بودند اما نفوذ جريان اسلام سنتي اجازه نداد تا طرح مذكور پياده شود و با شكست مصلحين، امام خميني منزوي شد و استاد مطهّري(ره) نيز راهي تهران شد. مطهّري از همان آغاز به فضل و عنايات خاص الهي، ديدگاهي روشن و ناب نسبت به اسلام داشت. با آنكه خود فردي بسيار عابد و زاهد و ملتزم به احكام اسلامي بود، ولي هيچ وقت يك بعدي به مسائل ننگريست و يك بعدي نينديشيد. از حالات معنوي و عبادي براي تكميل شخصيت الهي خود بهره مي جست. نيت پاك و خالصانه مطهّري و ديگر ياران امام، جريان زلالي بود كه اجازه نداد اين حركت در جامعه شيعي شكل بگيرد و با پيرايش چهره اسلام از پيرايه ها و خرافات مانع دور شدن جوانان و سرخوردگي آنان از اسلام شدند. در عين حال اجازه ندادند نسل جوان مؤمن و كارآمد جذب اسلام سنتي شوند و با فعاليتهاي منطقي و حساب شده مجموعه آن روز روحانيون و روشنفكران، نسل انقلابي بيمه شدند و در خلال سالهاي ستم شاهي هرچه كه به زمان انقلاب نزديك تر مي شديم، جوانه هاي اين بذرافشاني خودنمايي مي كرد. ساواك در سال 1353 در يكي از گزارشهاي خود، بعد از آنكه مسجد «كرامت» به امامت آيت الله خامنه اي بسته شد، از واكنش استاد مطهّري چنين گزارش مي كند: «ياد شده از اينكه نماز جماعت سيدعلي خامنه اي را در مشهد تعطيل كرده اند، به شدت ناراحت شده و اظهار داشت همه مراكز حساس را كه اثري دارد مي بندند . انسان متحير مي ماند چه كند و چه بگويد. وي گفت: سيدعلي خامنه اي از نمونه هاي ارزنده اي است كه براي آينده موجب اميدواري است و در اين مدت كوتاه در مشهد كارهاي پرثمري انجام داده كه يكي از آنها جمع كردن جوانان روشنفكر و بيدار بود.»(8)استاد شهيد با قرار گرفتن در برهه اي خاص از وضعيت فرهنگي و اجتماعي ايران به نقش تاريخي و حساس خود در قبال هجوم فرهنگي غرب از يك سو و افكار التقاطي شرق و متحجرين از سوي ديگر، به خوبي ايفاي نقش كرد و چون خود يك فيلسوف بود، با مباني تفكرات انحرافي- به شيوه اي كاملا علمي و نقادانه- برخورد كرد. در يك نگاه كلي استاد مطهّري به مسائلي توجه نمود كه در جامعه مطرح بودند و غالباً به شكل معما باقي مانده بود و خصوصاً نسل جوان را دچار سردرگمي و تخريب مي كرد. استاد شهيد در اين خصوص مي فرمايد:«مهم تر از اينكه طرحي براي اين نسل تهيه كنيم، اين است كه اين فكر در ما قوت بگيرد كه مسئله رهبري و هدايت از لحاظ تاكتيك و كيفيت عمل در زمانهاي متفاوت و در مورد اشخاص متفاوت، فرق مي كند و ما بايد اين خيال را از كله خود بيرون كنيم كه نسل جديد را با همان متد قديم رهبري كنيم.»(9)«مسائل رهبري با روان بشر سروكار دارد، جلب همكاري روانهاو به حركت در آوردن آنها به سوي هدفي مقدس و عالي مهارت و ظرافت فوق العاده اي مي خواهد. كار هر كس نيست. امروز پس از پيشرفتهاي حيرت انگيز روان شناسي و جامعه شناسي و بالاخره انسان شناسي، هنگامي كه سيره رهبري اولياء را مطالعه كنيم، مي بينيم بر دقيق ترين ملاحظات رواني و به اصول دقيق علمي رهبري منطبق است.»(10)«حسينيه ارشاد با نام استاد شهيد مطهّري پيوند خورده است. وي كه هدفي جز روشنگري نسل جوان درباره معارف اسلامي نداشت، به دنبال آن بود كه مؤسسه اي ايجاد كند تا پيام نو و نسل نو را در فضا و محيطي نو با هم آشتي دهد. به اين ترتيب، بحث مؤسسه تبليغاتي و فرهنگ حسينيه ارشاد كه مطابق با نيازها و آرمانهاي نسل جديد طراحي شده بود، در سال 1344 آغاز شد.»(11)«هسته اصلي برخي از كتابهاي استاد شهيد مانند عدل الهي، خدمات متقابل اسلام و ايران و جاذبه و دافعه علي(ع) سخنراني هايي است كه در حسينيه ارشاد ايراد شده است. همچنين بخش اعظم كتاب حماسه حسيني و كتاب گفتارهاي معنوي متن سخنراني هاي استاد در اين موسسه است كه بعد از شهادت ايشان به چاپ رسيده است.(12)

ادامه دارد...

عليرضا مزروعي

منابع:
1-عدل الهي- انتشارات صدرا
2-ده گفتار- انتشارات صدرا
3-امدادهاي غيبي- انتشارات صدرا
4-استاد شهيد به روايت اسناد- مركز اسناد انقلاب اسلامي- انتشارات انقلاب اسلامي.
5 تا 7- سيري در زندگاني استاد مطهّري- انتشارات صدرا.
8-استاد شهيد به روايت اسناد- مركز اسناد انقلاب اسلامي- انتشارات انقلاب اسلامي
9 و 10- ده گفتار- انتشارات صدرا.
11-استاد شهيد به روايت اسناد- مركز اسناد انقلاب اسلامي- انتشارات انقلاب اسلامي.
12- سيري در زندگي استاد مطهّري- انتشارات صدرا.
13- استاد شهيد به روايت اسناد- مركز اسناد انقلاب اسلامي- انتشارات انقلاب اسلامي
14 تا 17- سيري در زندگي استاد مطهّري- انتشارات صدرا.
18-ماهنامه هدايت- شماره 115-114-0

ادامه دارد ......   




:: بازدید از این مطلب : 131
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
تاریخ انتشار : دو شنبه 11 ارديبهشت 1386 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: